صدای آذربایجان
free-plan
دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 | کاربران آنلاين : 13

صدای آذربایجان

آخرین مطالب:
بخش: داستانهای کوتاه -

چند وقت پيش با پدر و مادرم رفته بوديم رستوران كه هم آشپزخانه بود هم چند تا ميز گذاشته بود براي مشتريها ,, افراد زيادي اونجا نبودن , 3نفر ما بوديم با يه زن و شوهر جوان و يه پيرزن پير مرد كه نهايتا 60-70 سالشون بود ,, ما غذا مون رو سفارش داده بوديم كه يه جوان نسبتا 35 ساله اومد تو رستوران يه چند دقيقه اي گذشته بود كه اون جوانه گوشيش زنگ خورد , البته من با اينكه بهش نزديك بودم ولي صداي زنگ خوردن گوشيش رو نشنيدم , بگذريم شروع كرد با صداي بلند صحبت كردن و بعد از اينكه صحبتش تمام شد رو كرد به همه ما ها و با خوشحالي گفت كه خدا بعد از 8 سال يه بچه بهشون داده و همينطور كه داشت از خوشحالي ذوق ميكرد روكرد به صندوق دار رستوران و گفت اين چند نفر مشتريتون مهمونه من هستن ميخوام شيرينيه بچم رو بهشون بدم 

ارسال شده درتاريخ: 1392/03/30 | نويسنده: مهرداد | نظرات (0)
برچسب ها : ، ، ، ، ، ، ، ، ،
بخش: داستانهای کوتاه -
هر کس در انجام کاری بیشتر از ذی نفع و ذی صلاح دخالت و پافشاری کند، می گویند: فلانی کاسه داغتر از آش است .

قبلا دراینگونه موارداصطلاح دایه مهربانتراز مادر به کار برده می شد ولی درعصر قاجاریه واقعه تاریخی جالبی عنوان این مقاله را مرادف اصطلاح مزبور قرار داده است که به شرح ذیل است:

درزمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار همه ساله یکروز از فصل بهاردر سرخه حصار تهران برنامه آشپزان با حضور شاه وخاندان سلطنت واعیان و اشراف کشور با تشریفات خاص وبرنامه مفصلی که در مقالات آش شله قلمکار وسبزی پاک کردن اجرا می شده است که تمام امرا و صدورمملکت درپختن این آش کذایی کار و وظیفه ای بر عهده داشته اند .


ارسال شده درتاريخ: 1392/03/28 | نويسنده: مهرداد | نظرات (1)
برچسب ها : ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،
بخش: داستانهای کوتاه -

 

صدای زنگ تلفن
دختر کوچولو گوشی رو بر میداره
-سلام . کیه؟
-سلام دختر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش!
- نمیشه!...
- چرا؟
- چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن!...سکوت...
- بابایی ما که عمو حسن نداریم!
- چرا داریم. الآن پهلو مامانه.
- ببین عزیزم. اینکاری که میگم بکن. برو بزن به درو بگو بابا اومده خونه!
- چشم بابا!......چند دقیقه بعد...
- بابا جون گفتم.
- خوب چی شد؟
  ....

ارسال شده درتاريخ: 1392/01/16 | نويسنده: admin | نظرات (1)
برچسب ها : ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،
بخش: طنز و جوک - پست های فیسبوکی -

والا ماهم زدیم به سیم آخر ولی قبلش یکی سیم آخرو زده بود به برق :|


ﺩﺧﺘﺮ: ﺗﻮ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯽﮐﺸﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ؟
ﭘﺴﺮ: ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ؟
ﺩﺧﺘﺮ: ﻧﻪ، ﻓﻘﻂ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ! :دی


ریلیشن شیپ چیست؟

  •  
  •  
  •  

لگد به بختهای آینده :)))


ارسال شده درتاريخ: 1392/01/15 | نويسنده: admin | نظرات (2)
برچسب ها : ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،
بخش: عمومی - اخبار -

آذربایجان سسی بیر بلاگ آذربایجانلی لار اوچون دور.

آذربایجان عاشیق لرین دن ایستیرم کی بو وبلاگ دا گروهی حالدا مطلب یازاخ. ماراق گؤسترن لردن ایستیرم یازی چیلیک درخواستی ورلر ومنله بیر حالدا بو وبلاگ دا چالیشالار.


ارسال شده درتاريخ: 1391/07/26 | نويسنده: admin | نظرات (1)
برچسب ها : ، ، ، ، ، ، ، ،
پربازدیدترین مطالب:
مروری بر مطالب گذشته:
خبرنامه
براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود