free-plan
دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 | کاربران آنلاين : 13

داستان های کوتاه 1 (طنز) +اطلاعیه داستان ها

آخرین مطالب:
بخش: داستانهای کوتاه -
داستان های کوتاه 1 (طنز) +اطلاعیه داستان ها

سلام دوستان ابتدا اطلاعیه رو میگم:

از امروز براتون روزانه بین 1تا3 تا داستان کوتاه میذارم که تا جای ممکنه قشنگ ترین داستان هارو براتون گلچین میکنم داستان ها بدین شکلند {داستان های طنز و داستان های پند اموز} هستند که البته توی عنوان هم مینویسم که کدومشونه خب امیدوارم خوشتون بیاد در ضمن اگه کسی یه عکس قشنگ مربوط به داستان های کوتاه داره بهم بده چون میخوام عکسی که توی سایت دیده میشه یکی باشه اینم بگم داستان ها خیلی کوتاه هستن و زیبا حتما بخونید خوشتون میاد در صورت استقبال خوب شاید بیشتر از 3تا بذارم در ضمن من داستان هارو به صورت دستی مینویسم ( یعنی توی سایتا نیستن) پس اگه توشو غلت املایی داشت پیشاپیش عذر خواهی میکنم و لطفا توی نظرات بگید تا تصحیح کنم این چون 2داستان اول بود کوتاه هاشو انتخاب کردم

امروز 2تا داستان میذارم که طنز هستن البته خیلی هم روز نیس شبه خخخخ

*******************************داستان 1*******************************

مردی از این که زنش به گربه بیشتر از او توجه میکرد ناراحت بود یک روز گربه را برد و چند خیابان اون طرف تر ول کرد ولی تا به خانه رسید دید گربه زودتر از اون به خونه برگشته این کار چندین بار تکرار شد و مرد حسابی کلافه شده بود بالاخره یک روز گربه را با ماشین گرداند از چندین پل و رودخانه و پارک و غیره گذشت و بالاخره گربه را در منطقه ای پرت و دور افتاده ول کرد ان شب مرد به خانه بر نگشت... اخر شب زنگ زد و به زنش گفت اون گربه کره خر خونه هست؟ زنش گفت: اره مرد گفت: گوشی رو بده بهش من گم شدم

*******************************داستان 2*******************************

یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن کلاغه سفارش چایی میده چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره بقیشو میپاشه به مهموندار مهموندار میگه: چرا اینکارو کردی؟

کلاغ میگه: دلم خواست پررو پررو بازیه دیگه پررو بازی!

این کار 3بار تکرار شد کلاغ چرتش میگیره خرسه که اینو میبینه به سرش میزنه اونم یکم تفریح کنه

سفارش یه فنجون قهوه میده یکمیشو میخوره و بقیشو میپاشه به مهموندار

مهموندار میگه چرا اینکارو کردی؟

خرس میگه: دلم خواست پررو پررو بازیه دیگه پررو بازی!

اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپیما که بندازنش بیرون خرسه که اینو میبینه شروع به داد و فریاد و گریه میکنه کلاغ که بیدار میشه و اینو میبینه بهش میگه: اخه خرس گنده تو که بال نداری مگه مجبوری پررو بازی در بیاری؟؟!!!

نکته داستان: قبل از تقلید از دیگران منابع خود را به دقت ارزیابی کنید



ارسال شده درتاريخ: 1392/07/04 | نويسنده: VAH!D | نظرات (3)
برچسب ها : ، ، ،

نظرات این مطلب
این نظر توسط arad tabatabaei در تاریخ 1392/07/04 و 23:05 دقیقه ارسال شده است

همینجوری بهتره زیبایی بیشتری داره نوشته و اینا بیاد روش زیبایی شو از دست میده
پاسخ : اره اینم خوبه

این نظر توسط arad tabatabaei در تاریخ 1392/07/04 و 22:09 دقیقه ارسال شده است

ممنون وحید جان چهارمیش خیلی قشنگ بود دستت درد نکنهشکلکشکلکشکلک
پاسخ : خواهش میشه!
اگه میتونی این طرح خام هست اسم داستان وادرس رو روش بنویس که رو کپی کردن به اسم خودشون نزنن.

این نظر توسط VAH!D در تاریخ 1392/07/04 و 21:34 دقیقه ارسال شده است

ممنون آراد جان!شکلک
عکس رو هم همینجا میذارم بهت هم ایمیل میکنم
http://up.azcloob.ir/up/voaz/story/Short-story.jpg
http://up.azcloob.ir/up/voaz/story/Short-story2.jpg
http://up.azcloob.ir/up/voaz/story/Short-story3.jpg
http://up.azcloob.ir/up/voaz/story/Short-story4.jpg


کد امنیتی رفرش

پربازدیدترین مطالب:
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود